نتایج جستجوی عبارت «سید عمادالدین پوررضا ریزآب دبستان شهید اکتسابی حوزه علمیه امام صادق(ع) مهاباد امام‌زاده سید محمدِ رودخور ۱۳۶۴/۷/۴» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -شهیدان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به همه شهدای گلگون کفن راه حق و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. شهیدان لاله‌های سرخ در دشت پر از خار شهیدان آیه‌های نور در قعر شبی بی‌نور شهیدان حامیان عشق در شهری زغم گلرنگ شهیدان نامه‌هایی، یا که نه آیه‌هایی از سپاه صبح در قلب سیاه شب که با شمشیر خون افشان هزاران خانه‌های شام را ویرانه می‌سازند شهیدان آتشین پیغام، در سردی هر ایام شهیدان شمع شهیدان بلبلان عشق شهیدان یاوران راستین دوست و اینها آیه‌های پاکی و خوبی و اینها شاهد...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید مختار محسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مختار محسني »
آرزویش اقامه نماز بود. چون نماز را نه یک عبادت تنها و سفارش پیامبر (ص)، بلکه حلقه وصل با دوست می‌دانست. او که در ۱۳۴۶/۱/۲۰ همراه با شکوفایی گل‌هایی بهاری در روستای مشکان از توابع شهرستان نی‌ریز در میان خانواده‌ای زحمتکش و متدین غنچه وجودش شکوفا شد. نام مختار را بر او پسندیدند و با مهربانی و همت در تربیتش کوشیدند. در سن شش‌سالگی پا به دبستان گذاشت و تحصیلات ابتدائی را در روستا به اتمام رساند. از دوره...
شهدا سال 59 -نامه شهید سید محمد محسن موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد سيد محمد محسن موسوي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه، یقاتلون فی سبیل‌الله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التورات و الانجیل و القرآن و من او فی بعهده من ا لله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتهم به و ذلک هو الفوز العظیم. ( سوره توبه، آیه 111) خدمت سرور و پدر بزرگوارم حضرت حجه الاسلام و المسلمین حاج سید احمد موسوی دامت برکاته. با سلام بر تو ای پدری رنجدیده و زحمتکش و ای...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید قدمعلی کرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید قدمعلی کرمی »
در کنار طاقچه می‌ایستم و به عکس تو خیره می‌شوم. نگاه آفتابی و مهربانت هنوز هم تن رنجور و خسته‌ام را جانی دوباره می‌بخشد و یاد زیبای در کنار تو بودن را برایم زنده می‌کند. قدمعلی، در تاریخ 1342/7/6 در روستای چنارزاهدان سرچهان از توابع شهرستان آباده، ـ قبلاً از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز بودـ در یکی از مناطق کوهستانی و میان چادر عشایری پا به عرصه وجود گذاشت. از همان اوان کودکی یار و غمخوار پدر...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -پیکار مردان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به برادرمان رضا خلیلی که آموزش ارتش بیست میلیونی را در خون آغازگر شد. ریشه در خون دارد این پیکار مرد می‌خواهد کشد این کوه را بردوش مرد می‌خواهد کشد بردوش این بار رسالت را آی انسانها که غمگینید خون می‌خواهد این هنگامه پر رنج چه عاشق گونه می‌سوزند این پروانه‌های ما بگرد شعله شمع وجود امت اسلام بیا بنگر سراسر خون گرفته است خاک ایران را از آنجا، از مرز عراق آن پهنه حماسه مردان عشق آموز و تا اینجا رضا این خفته در خون چه ابری دارد...
~$دا سال 66 -زندگینامه شهید قدمعلی کرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید قدمعلی کرمی »
در کنار طاقچه می‌ایستم و به عکس تو خیره می‌شوم. نگاه آفتابی و مهربانت هنوز هم تن رنجور و خسته‌ام را جانی دوباره می‌بخشد و یاد زیبای در کنار تو بودن را برایم زنده می‌کند. قدمعلی، در تاریخ 6/7/1342 در روستای چنارزاهدان سرچهان از توابع شهرستان آباده، ـ قبلاً از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز بودـ در یکی از مناطق کوهستانی و میان چادر عشایری پا به عرصه وجود گذاشت. از همان اوان کودکی یار و غمخوار پدر...
شهدا سال ۶۶ -وصیت‌نامه شهید سید محمدجعفر (امین) قرشی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد محمد جعفر (امين) قرشي »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه. اشهد ان لااله‌الاالله و اشهد ان محمد رسول‌الله و اشهد ان علیاً ولی‌الله. با سلام بر محمد (ص) و علی ولی‌الله (ع) و با درود بر حسین‌ثارالله (ع) و مهدی بقیه‌الله (عج) و خمینی روح‌الله. ای آسمان! خون گریه کن که شاهد مظلومیت شهدای همیشه مظلوم اسلام بوده‌ای. ای زمین! ناله کن چراکه شاهد به خون غلتیدن قامت‌های افراشته شهدا بوده‌ای و خون آن‌ها جای‌جای تو را تطهیر...
بیاد شهید حمید ده بزرگی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ده بزرگی زبر یاران رفت بود همکار بسیجی و سپاه ای حمید ای گل باغ ایمان از جهاد آمده اینک یاران خیزجانارفقا آمده اند آمده صورت ماهت بینند دوستان آمده بهردیدار آمده حجله عیشت بینند لیک شد حجله توخانه گور همسرت تاب و توان داده ز دست روز او همچو شب تار شده ای حمید ای گل باغ مادر مادرت بهرتو دارد شیون رفتی و داغ تو مجنونم کرد پسرم زود چرا رفتی تو یاد آندم که کنارم...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید باقر نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید باقر نگهداری »
سال 1343 در روستای حسن‌آباد کوشکک، در خانواده‌ای مذهبی و کشاورز، پسری متولد شد که اورا باقر نامیدند. دوران کودکی را در دامان پدر و مادری مؤمن و پرهیزگار تربیت و با احکام نورانی اسلام آشنایی پیدا کرد. از سن هفت سالگی، تحصیلات ابتدائی خود را در روستای حسن‌آباد کوشکک آغاز کرد و این دوره را با موفقیت به پایان رساند. به دلیل اینکه علاقه فراوانی به ادامه تحصیل داشت و با وجود اینکه در روستای حسن‌آباد مدرسه...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید علی محمد نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی محمد نگهداری »
علی محمد، علَم بر دوش و لبیک بر لب در وادی عشق هروله می‌کرد و از دوست می‌خواست که اورا هم بر سفره خوان خود بخواند و از کاروان همرزمان شهیدش جدا نسازد. وی سال 1344 در روستای سلطان‌آباد بخش سرچهان شهرستان آباده ـ قبلاً از توابع شهرستان نی‌ریز بود ـ در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. روح تدین و حقیقت‌جویی حاکم بر خانواده، از او یک فرد متقی و با ایمان ساخت. نسبت...